معنی نویسنده اثر آوای وحش
حل جدول
جک لندن
نویسنده آوای وحش
جک لندن
نویسنده آمریکایی اثر آوای وحش
جک لندن
نویسنده آواى وحش
جک لندن
نویسنده اثر باغ وحش شیشه ای
تنسی ویلیامز
واژه پیشنهادی
جک لندن
لغت نامه دهخدا
وحش. [وَ] (ع مص) جامه از خود انداختن در گریختن به خوف لاحق شدن دشمن. (منتهی الارب). جامه ٔ خود را دور انداختن در گریختن از ترس دشمن. (ناظم الاطباء). || (ص) گرسنه: بات وحشاً؛ گرسنه شب گذاشت. و بتنا اوحاشاً؛ ای جیاعاً. || جانور دشتی. وحشی یکی آن. ج، وحوش. وُحشان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
- بقر وحش، گاو دشتی. (ناظم الاطباء).
- بلد وحش، شهر ویران و خشک. (منتهی الارب). شهرستان ویران و خشک. (ناظم الاطباء).
- حماروحش و حمار وحشی، گورخر. (منتهی الارب).
- وحش زاده، زاییده شده از وحش:
درنده پلنگ وحش زاده
زیرش چو پلنگی اوفتاده.
نظامی.
- وحش نشین:
آن وحش نشین وحشت آمیز
بر یاد که میکند زبان تیز.
نظامی.
آوای
آوای. (صوت) آواه.
مترادف و متضاد زبان فارسی
جانور، حیوان، دد،
(متضاد) آدمی، انس
فرهنگ فارسی آزاد
وُحش، حیوان غیر اهلی، حیوان وحشی (جمع: وُحُوش، وَحشان)، متروک و خلوت (مکان)،
فرهنگ معین
(وَ) [ع.] (اِ.) جانور بیابانی. ج. وحوش.
فرهنگ عمید
جانوران بیابانی،
عربی به فارسی
چهارپا , حیوان , جانور , عفریت , هیولا , اعجوبه , عظیم الجثه
معادل ابجد
1218